۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

جوک های جدید

حیف نون با زن و بچش ميره خونه مي بينه بوي گاز مياد . برمي گرده ميگه : هيچکي چراغ رو روشن نکنه من کبريت دارم.
----
بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟
یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!
----
حوا به آدم گفت : آیا دوستم داری ؟
آدم پاسخ داد : مگه خبر مرگم چاره دیگه ای هم دارم !!
اینگونه بود که عشق آغاز شد !
----
به غضنفر ميگن چرا باســنت ايقدر بزرگه ؟
ميگه : خدا بيامرز مادرم به جای اينكه پودر بچه بهم بزنه پکینگ پودر ميزد !
----
سريع ترين دوربين جهان اختراع شد. اين دوربين مي تونه از خانم ها در لحظه اي که دهانشون بسته است عکس بگيره
----
زن : بازم جلو جمع به من گفتی احمق؟

مرد : ببخشید عزیزم! نمی دونستم این راز باید فقط بین من و تو باقی بمونه!!
----
معلم: چرا انشایی که درباره ی گربه نوشتی مثل انشای برادرته؟!رضا: آقا اجازه چون ما یک گربه بیشتر تو خونمون نداریم!!!
----
به يه پيرمرد ميگن: آرزوت چيه؟ ميگه كاش زنها رو مثل اسكناس مي شد خورد كرد! مثلأ يه 60ساله بدي سه تا 20ساله بگيري!!
----
ازدواج یعنی از دست دادن توجه جمع کثیری از مردان (!) و به دست آوردن بی توجهی یکی از آنها
----
غضنفر ماه رمضون ميره خونه دوستش مي خوابه دوستش بهش ميگه سحر صدات كنم؟؟ یارو مي گه نه همون غضنفر صدام كني بهتره


هیچ نظری موجود نیست: