۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

قلقلک

زن و شوهری داشتن با هم دعوا میکردند، شوهر میگه: من فقط به خاطر اینکه بابات پولدار بود باهات ازدواج کردم.زنه میگه: باز تو یه دلیلی داشتی، من بدبخت چی؟
----
معلم: کی می دونه چرا هواپیما، پروانه داره؟
بهرام: آقا اجازه، برای اینکه خلبان عرق نکنه!
معلم: از کجا فهمیدی؟
بهرام: آقا اجازه، یه دفعه که ما داشتیم فیلم تماشا میکردیم، دیدیم که وقتی پروانه هواپیما از کار افتاد، خلبانه خیس عرق شد!!!
---
اولی: دکتر بهم گفته موقع کار کردن سیگار نکشم.
دومی: خوب شد، پس حالا دیگه سیگار نمی کشی.
اولی: نه حالا دیگه کار نمیکنم
----
اولی: از ماشينت راضی هستي؟
دومی: مكانيكم خيلی راضیه!!!
----
دو تا دیوونه از تیمارستان فرار میکنن. ریل راه آهنو میگیرن و راه میافتن طرف شهر.
اولی میپرسه: کی میرسیم به شهر؟
دومیه یه نقطه رو اون دورا نشون می­ده و میگه: هر وقت این دو تا خط به هم برسن.
میرن و میرن ... تا اولیه خسته میشه. میگه: پس چرا نمیرسیم؟
دومیه برمیگرده و عقبو نگاه میکنه و میگه: فکر کنم ردش کردیم
----
حیف نون چند روز پشت سر هم می رفت گچ سوسک کش می خرید. مغازه دار ازش می پرسه چرا اینقدر گچ سوسک کش می خری؟ حیف نون می گه: آخه هرچی اینا رو پرت می کنم به سوسکها نمی خوره!
----
دیوانه اولی: کی اومدی؟
دیوانه دومی: پس فردا.
دیوانه اولی: پس فردا که هنوز نیومده.
دیوانه دومی: می دونم چون کار داشتم، زودتر اومدم.
----
پسرى براى هديه تولدش از پدر تقاضاى يك هفت تير واقعى می کنه و...
پدر: چى؟ عقل از سرت پريده؟
پسر: من يك هفت تير درست و حسابى واقعى مى‏خواهم كه بتوانم با آن خوب شليك كنم.
پدر: ديگه بسه، حرف حرفه منه يا حرف تو؟
پسر: البته تو پدر، اما اگر يك هفت تير واقعى داشتم…
----
غضنفر تلویزیونشو می ذاره زیر آفتاب تا برفک هاش آب شه.
----
برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت:"این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم!"
----
یک اختراع نام ببرید برای جبران اشتباهات بشر: محضر طلاق!
----
غضنفر به اتاق رئیسش رفت و گفت: آقای رئیس! من برای ازدواج دو روز مرخصی می خوام.
رئیس گفت: شما که یک هفته تعطیلی داشتین چرا ازدواج نکردین؟
غضنفر گفت: آخه نمی خواستم تعطیلاتم رو خراب کنم!
----
غضنفر می ره دستشویی عمومی، طولش می ده وقتی بیرون میاد بیرون بهش می گن خسته نباشید، غضنفر می گه شیرین کام باشید!
----
به حیف نون می گن به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟
حیف نون می گه: خسته نباشید!

هیچ نظری موجود نیست: