یارو ميره خواستگاری. ازش می پرسن چه كاره ای؟ روش نميشه بگه قصاب، ميگه لوازم يدكي گوسفند دارم!
----
به غضنفر ميگن: يه ميوه خوشمزه، آبدار و شيرين نام ببر؟
ميگه: خيار!
بهش ميگن: خيار كجاش آبدار و شيرينه؟
ميگه: با چايي شيرين بخور، نظرت عوض ميشه!
----
زن از شوهرش ميپرسه: عزيزم، تو منو دوست داري؟
مرد ميگه: خوب معلومه عزيزم، اگه دوست نداشتم، چطور مي تونستم هر شب بيام خونه پيشت، وقت و عمرم رو تلف كنم؟
----
به طرف ميگن "تور" را تعريف كن؟ ميگه: تور مجموعه سوراخهايي هستند كه با نخ به هم وصل شدهاند!
----
یارو تو پارک به نامزدش ميگه: عزيزم اگه اين درخت كاج زبون داشت الان به ما چي ميگفت؟
نامزدش ميگه اگه زبون داشت ميگفت كره خر من زردآلوام نه كاج! ...
----
معلم از بچه میپرسد: می دونی چراغواصها به پشت میپرن تو آب؟
مبگه : جون اگه به جلو بپرن می افتند تو قایق!
----
بچه :بابا نقاشیم قشنگه؟
بابا: آره پسرم، چی کشیدی؟
بچه : یه گاو داره علف می خوره!
بابا: کو علفا؟
بچه: گاو خورد!
بابا: پس گاو کو؟
بچه: علف خورد رفت!!
----
از یکی می پرسن: حالتون چطوره ؟
میگه: خوب شده تازه سرامیک کردیم
----
از چوپانی میپرسند :گوسفندان روی تو تآثیر نگذاشته اند؟
میگه: نعععععععععععع
----
دفترچه خاطرات حیف نون : خيلي فقير بوديم ،هيچ پولي نداشتيم ، مادرم قادر به زاييدن من نبود ، خاله ام مرا زاييد
----
غضنفر موز رو با پوست میخوره هر جا میره لیز میخوره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر