۱۳۸۷ بهمن ۷, دوشنبه

لطیفه

اولي به دومي: آن دو نفر را مي‌بيني؟ ده سال است كه ازدواج كرده‌اند و به قدري يكديگر را دوست دارند كه آدم فكر مي‌كند اصلا ازدواجي بين‌شان صورت نگرفته است
-----------
پرايده داشته از بغل فلكس قورباغه ايه رد ميشده، ازش ميپرسه: داداش، چشمات چرا زده از حدقه بيرون؟!
فلكسه ميگه: اگه موتور تورم درمياوردن ميچپوندن به ما تحتت، چشمات ميزد از حدقه بيرون!!!
-----------
وزارت ارشاد شعر "اتل،متل،توتوله" را به دلايل زير ممنوع كرد:
1.وجود كلمات توتوله، پستان و تحريك كودكان 2.استفاده از كشور هندوستان 3.زن كردي 4.ترويج فساد و بي حجابي...
شعر اصلاح شده: اتل متل زباله، گاو حسن باحاله، هم شير داره هم آستين، شيرشو بردن فلسطين، بگير يك زن راستين، اسمشوبذار حكيمه، كه چادرش ضخيمه!!!
-----------
يه روز مدير مهد كودك به يكي از بچه ها ميگه:تو مامان داري؟ ميگه نه!ميگه بابا داري؟ ميگه نه!مرده
ميگه پس چي داري؟ ميگه جيش دارم!!!!
-----------
توي يه تاكسي يه زنه با بچه اش و يه مرد تنها نشسته بودن زنه ميخواسته به بچه اش شكلات بده!هي ميگه : ميخوري يا بدم اين آقا بخوره ميخوري يا بدم اين آقا بخوره ، 5 دقيقه همينجوري ميگذره .آخرش مرده شاكي ميشه به بچهه ميگه : عزيزم تكليف مارو روشن كن اگه ميخوريش من پياده شم ، سه تا كوچه از خونمون گذشته!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلم لطیه های جابی داری به ما هم سری بزن

patrosgoolabe.mihanblog.com